احتمالا از نرم افزارهاي مترجم استفاده كرده ايد. يكي از مهمترين اين نرم افزارها، مترجم گوگل است. اين نرم افزار تلفظ را هم نشان ميدهد.
من با استفاده از اين نرم افزار، در 70 زبان زنده ي دنيا بررسي كردم. در همه ي زبان ها بانك، بانك است.
خيلي خيلي عجيب است. يعني اجماع جهاني بر كلمه ي بانك اينقدر مهم است؟ فرانسوي ها كه اينقدر بر زبانشان تعصب دارند؛ عربها كه فوتبال را هم معادل سازي كرده اند؛ ما كه هليكوپتر را چرخبال كرده ايم. هيچ كدام متوجه نبوده ايم كه معادل bank در زبانمان چيست؟
مطالبه ي ما از فرهنگستان زبان و ادب فارسي و به خصوص از مديريت اين مجموعه جناب آقاي حداد عادل ، ترجمه ي كلمه بانك است.
چرا بايد اين كلمه ي بيگانه به طور ميانگين روزي 200 بار از صدا و سيما بيان شود؟ هر ايراني به طور ميانگين روزي 10 بار اين كلمه ي بيگانه را ميبيند.
آقاي حداد عادل كه روي كلمه ي – گاها” – حساسيت نشان ميدهد و مجري برنامه را ارشاد ميفرمايند، چرا به اين كلمه ي bank هيچ اعتراضي نميكنند؟
این شعر زیبا که در حضور حضرت امام خامنه ای و همچنین آقای حداد عادل خوانده شده است را ببینید. شاه بیت :
ای دلبر من تا غم وام است و تورم محراب به یاد خم ابروی شما نیست
بی دغدغه یک سجده ی راحت نتوان کرد تا فکر من از قسط عقب مانده جدا نیست
یک سکه سپردند دو تا سکه گرفتند گفتند که این بهره ی بانکی ست ربا نیست
هر كدام از دوستان كه پيشنهادي براي جايگزيني كلمه ي بانك دارند ، لطفا در اين صفحه ثبت كنند تا به فرهنگستان هم كمك شده باشد.
لازم به ذكرست، نحوه واژه يابي در سايت فرهنگستان توضيح داده شده است و بايد نشان دهنده ي كاركردها ، سابقه و عملكرد واژه باشد.
ارائه ي معادل فارسي براي كلمه ي بانك يك قانون الزام آور براي فرهنگستان است و در صورت امتناع ايشان، بايد در مقابل قانون پاسخگو باشند.
.
براي راهنمايي پارسي دوستان، به گفتاری از آیتالله شهید سید محمدباقر صدر مراجعه میکنیم که در مقالهای تحت عنوان «بانک در جامعهی اسلامی» چاپ شده است:
اهداف تأسیس بانک در نظام سرمایهداری را در امور زیر میتوان خلاصه کرد:
هدف اول: در به وجود آوردن سرمایهای که با قدرت سرمایهداری، مالکیت سرمایهدار را فارغ از هرگونه عمل و کوششی گسترش دهد. مالکیت سرمایهداری که بدون عمل (کار) گسترش مییابد از کجا فراهم آمده؟ این مالکیت از راه جمعآوری مبلغهای کوچک فراهم آمده و از آنها سرمایه تشکیل شده است. سرمایه میتواند مولد باشد و برای صاحبان پولهای کوچک سود ثابتی به نام بهره داشته باشد.
هدف دوم: در به وجود آوردن مالکیتهای خصوصی بزرگ تا جایی که صاحبانش بتوانند زندگی اقتصادی را رهبری کرده، برای همه خط مشی معین کنند و به راهی که میخواهند بکشانند. زیرا فراهم آوردن مبالغ هنگفت از پولهای پراکنده، همانگونه که از نظر تولیدی نیروی جدیدی برای سرمایه پدید میآورد، همان طور برای کسانی که به کار جمعآوری پولها دست زدهاند، یعنی صاحبان بانکها که همهی این مبالغ در صندوق آنها ریخته میشود، قدرت بزرگی بهدست میدهد. این قدرت باعث میشود سرمایهداری در دست آنها جهش بزرگی به خود داده، مالکیتهای خصوصی بزرگی تشکیل شود.
هدف سوم: در مسلط کردن نظام سرمایهداری حریص به وسایلی که بتواند با هرگونه خطری که از ناحیهی سودهای درخواستیاش به عنوان بهرهی وامها مواجه است، خود را حفظ کند. زیرا بانک وقتی سپردهها را از صاحبانش دریافت کرد و بهرهای برای آنها در حدی که صاحبان اموال را به سپردن مالشان قانع کرده باشد قرار داد، بلافاصله خود بانک مبالغ جمع شده را با بهرهای بیشتر وام میدهد و بدینترتیب برای سرمایهداری سودی ثابت، دور از کار و فارغ از هرگونه خطری تأمین میشود.
هدف چهارم: در رساندن نیروی لازم کمکی به تأسیسات تولیدی سرمایهداری؛ یعنی رساندن مال ضروری برای گسترش نیروی استثمار و کشاندن قدرت سرمایهداری به اوج خود است. زیرا صاحبان تأسیسات سرمایهداری با دائر کردن بانک پشتگرمی محکمی بهدست میآورند، سرچشمهی جوشانی که تمام نمیشود، و ازراه وامهایی که به آنها امداد میرساند، دائماً میتوانند سود سرمایهداری خود را گسترش داده و روابط سرمایهداری را ریشهدارتر کنند و در زندگی اقتصادی مردم بیشتر فرو روند.
.
مجددا درخواست ميكنم پيشنهادات خود را ثبت كنيد تا شايد فرهنگستان هم به فكر بيفتد براي بانك معادل فارسي پيدا كند.
معادل فارسی بانک : رباخورخانه
بانك = كلاه پر
شعارهای پیشنهادی برای بانک های گرامی :
.
بانک ملی : هرجا سخن از اختلاس است نام بانک ملی ایران میدرخشد.
بانک تجارت : تجارت خود را با تجارت ربوی کنید.
بانک سپه : نخستین مرکز تخصصی جنگ با خدا در ایران
بانک کشاورزی : همه ی رزق شما را حرام میکنیم.
بانک ملت : زنای با محارم در خانه ی خدا را ، تجربه کنید.
بانک رفاه : بانک رباح ، جنگ همه با خدا
بانک صادرات : بانک صادرات، درخدمت شیطان
بانک مسکن : رویای خانه دار شدن را به گور ببرید.
بانک مهر اقتصاد : بسیجی هم باید ربا بخورد.
بانک پارسیان : پارسیان رباخوری ایرانیان
بانک پاسارگاد : آنچه توانسته ام ، جنگ خدا بوده است.
بانک سامان : با شما ربا میخوریم. همیشه.
بانک انصار : به نام انصار به جنگ خدا بروید.
بانک اقتصاد نوین : راهی نوین به رباخواری نوین
بانک شهر : در شهر ما همه رباخورند. نوآوری در جنگ با خدای هنرمندانه
بانک سرمایه : ربای خوب ، سرمایه است.
و
بانک مرکزی : همه باید هفتاد بار زنای با محارم در خانه ی خدا را تجربه کنند.
سلام
نویسنده ذوق خیلی خوبی داشته. باید اینقدر گفت که هر کس در بانک شاغل بود، با خجالت بگوید کجا کار میکند.
جالب است بدانید، شعار بانک سرمایه را کسی ساخته که معلم بنده بود زمان دبیرستان؛ تازه معلم راهنما در دبیرستان مدرسهی غیرانتفاعی که مربوط به دانشگاه بزرگ مثلاً اسلامی در تهران است. از خاطرات جنگ میگفت و کلی باحال بود. اما به مرور فاصله گرفت و دست آخر هم به بانک خدمت کرد! خدا عاقبت همهمان را به خیر کند.
ضمناً اصلاح املائی:
اختلاس (غلط: اختلاص)
بانك = بدبختي توليدكننده
بانك == فرمانده جنگ با خدا
بانک = سرمایه خور یا سرمایه گیر یا سرمایه قاپ یا پول کده که این ها در واقع ماهیت فعلی بانک است ولی برای اسلامی کردن سازوکار بانک باید یک کلمه اسلامی هم جایگزین کرد مثل خانه گردش سرمایه یا بیت المال یا قرض الحسنه یا ؟
راستی بورس چطور؟ معادل فارسیش چیست؟
بانک : قاتل کار یا. تولید کش
بانك : گنجه
بانک : پول دانی
بانك : ربا سنتر. شايد بگوئيد سنتر كه انگليسي ست. خوب چطور معادل فارسي موبايل شد تلفن همراه درحاليكه تلفن انگليسي ست؟
بانك = پول پرست
به میزی که یهودیان پشت آن ربا می دادند بانک گفته می شد
قرض الحسنه در بانك؛ مثل نمازخانه است در كاباره. . در نتيجه "بانك قرض الحسنه" ميشود "كاباره ي نمازخانه".
بانک: صندوق پول ربوی قانونی
بانک اسلامی: صندوق پول با ربای حلال
بانک:ربا خوارونه
بانک=جایگاه نگهداری پول
جدا از بحث های ربا و دزدی که دوستان فرمودن اگر بخوایم معادلی برای بانک در نظر بگیریم بهترین گزینه:
خزانه
هستش.
سلام و تشکر
خزانه مثل انبار است. جایی برای نگهداری از چیزی.
اما اگر خزانه دار رسما از اموال خزانه دزدی کند دیگر نام خزانه زیبنده ی آن مکان نیست.
بانک مرکزی طبق قانون خودش باید هر 100 ریال را معادل یک گرم طلا حفظ کند.
رباکده
سلام. ممنون.
مثل میکده.
خیلی ممنون
بانک مرکز زنای دلار با ریال و تولد هزاران و میلیونها پول کاغذی جدید که زندگی مردم را دگرگون میکند و فقر را افزایش میدهد و در عوض بانک چاق تر و فربه تر میشود مانند اینکه عده ای دارند ماهی میگیرند یک دفعه قلدر محله می آید و آب را گل آلود میکند در نتیجه همه افرادی که در حال ماهی گیری هستند دیگر ماهی ها را نمیبینند و قلدر محله به راحتی تمامی ماهی ها را صید میکند .
اختلاس خانه / ربا خانه / فحشا خانه اقتصادی
سلام
آیا شما کلا با وجود سیستم بانک مخالف هستید و آنرا مکانیزمی غیر اسلامی میدانید؟ اگر جواب مثبت است، سوال اینست ه مردم چگونه همان پول طلای خود را نگاهداری کنند؟
اگر جواب منفی است و وجود ساختمانی برای حفظ پول طلا لازم است، چگونه حقوق کارمندان خود را بدهند؟
با تشکر
سلام
نهاد بانک ذاتا ربوی ست و یک نهاد یهودی ست.
نهاد مالی اسلامی بیت المال است که ضرب سکه میکند و از هزینۀ ضرب ، حقوق پرسنلش را میدهد.
سلام
جواب این قسمت سوال داده نشد: مردم چگونه و کجا پول طلای خود را نگهداری کنند؟
بله درست میفرمایید، پرسنلی که ضرب سکه میکنند جقوقشان را از هزینه ضرب میگیرند ولی نگهداری پول طلا مقوله دیگریست.
سلام
مردم همین الان هم طلایشان را پیش خودشان ذخیره میکنند.
الان هم انگیزه ی گذاشتن پول در بانک نگهداری پول نیست. نرخ بهره وگردش شتاب است که در پولطلا انگیزه ی اول وجود ندارد.
.با بررسی اتیمولوژی کلمه بانک نوشته شده که: کلمه ای ایتالیایی است که به معنی «میز» میباشد به میزی که پول قرض میدادند و نزول میگرفتند بانک گفته میشد.
bank (n.1)
itself from the Italian word), both meaning "table," from a Germanic source (such as Old High German bank "bench, moneylender's table"), from Proto-Germanic … *bankiz- "shelf," *bankon- (see bank(n.2)). The etymonlogical notion is of the moneylender's exchange table.
بنابراین «نزول خانه» یا »نزول خوارگاه» میتواند ترجمه فارسی دقیق بانک باشد
بانک یعنی ربـــــــــــــــــــــــــــا خوارے