براساس آخرین آمارهای رشد نقدینگی :
در سال ۱۳۹۲، معادل ۲۵/۹ درصد،
در سال ۱۳۹۳ به میزان۲۲/۳ درصد،
در ۱۲ماه منتهی به آذرماه سال جاری، ۲۴/۶ درصد
و در هفته منتهی به ۱۷ دیماه امسال در مقایسه با هفته مشابه سال قبل۲۷/۲ درصد رشد کرده است.
این روند بهدور از هر رویکرد جهتداری و صرفا با استناد به مطالعات حرفهای، نشاندهنده رشد بالای حجم نقدینگی است.
انتظار میرفت در شرایطی که اقتصاد ایران در وضعیت رکودی قرار دارد، این رشد نقدینگی بالا بتواند با تحریک تقاضا به کاهش عمق رکود کمک کند. اما شواهد تجربی و مشاهدهای کاملا خلاف این را نشان داده است.
همچنین در شرایطی که اقتصاد ایران در شرایط رونق و رشد اقتصادی قرار ندارد، انتظار بر این است که رشد بالای نقدینگی محرک تورم باشد، اما در این خصوص هم وضعیت کشور خلاف تصور اولیه است؛ نهتنها اثری از وضعیت تورمی مشاهده نمیشود، بلکه تورم رو به تکرقمی شدن رفته است.
سوال اینجاست که چرا رشد نقدینگی که در ادبیات متعارف اقتصادی مهمترین عامل ایجاد فشار تقاضاست، نتوانسته تحرکی در طرف تقاضا ایجاد کند تا از قِبل آن اقتصاد ایران ولو با هزینه تورم، شاهد خروج از رکود فعلی باشد؟ راز بیتاثیری رشد نقدینگی بر رونق و تورم در چیست؟ آیا باید در صحت مبانی نظری تردید کرد، یا در کاربرد نظریه در محیط اقتصاد ایران؟
کلید فهم تناقض فوق تامل در مفهوم مغفول «سرعت گردش پول» است. آنچه وضعیت طرف تقاضای اقتصاد را تعیین میکند، تنها میزان نقدینگی و رشد آن نیست، بلکه باید سرعت گردش پول را نیز به آن افزود. سرعت گردش درآمدی پول بیانگر آن است که یک واحد مشخص از پول چند بار در سال بین عاملان اقتصادی گردش کرده و برای آنها ایجاد درآمد میکند. به عنوان مثال اگر ۲۰۰ واحد پول در طول یک سال ۵ بار گردش داشته باشد، از حیث تقاضاآفرینی مشابه آن است که ۱۰۰۰ واحد پول تنها یک بار گردش کند. با این حساب علت بیتاثیر بودن رشد نسبتا بالای نقدینگی بر ایجاد رونق و افزایش تورم را باید در کاهش سرعت گردش پول جستوجو کرد.
این موضوع دقیقا توضیحدهنده تناقض رشد نقدینگی بالا و کمبود منابع بانکی نیز هست؛ زیرا سرعت پایین گردش پول، به معنای ناتوانی بنگاهها در کسب درآمد و بازپرداخت تسهیلات بانکی است که این خود امکان اعطای تسهیلات جدید (گردش بیشتر پول) را از سیستم بانکی سلب میکند. بهنظر میرسد بدهیهای سنگین دولت و کاهش درآمد نفت، وضعیت خاص بانکها بهدلیل چالشهای ترازنامهای در کنار وجود انتظارات مثبت از آینده و تعویق تصمیمات اقتصادی از عوامل توضیحدهنده افت سرعت گردش پول در کشور است. با این حساب رونقآفرینی در اقتصاد بیش از آنکه نیازمند رشد نقدینگی باشد، در گرو رفع عوامل کاهنده سرعت گردش پول است.
.
تحلیل فوق از روزنامه دنیای اقتصاد مورخ هشتم بهمن 94 بود.
.
تحلیل بت شکن : عامل اصلی الاکلنگ “رکود – تورم” قابلیت خلق پول اعتباری از هیچ است. پول طلا این قابلیت را ندارد و امکان دزدی سازمان یافته ی بانک مرکزی را حذف مینماید.
در این دولت هیچ خیر و برکتی نیست فقط اقلیتی که از بانکها سود به صورت روز شمار دریافت می کنند وضعیتشان خیلی خوب است و اصلاً به فکر کشور و مردم نیستند.
لیبرال ها هیچ وقت خیر و برکتی نداشته اند. اصلا اعتقادی به خیر و برکت ندارند. فقط وقتی کم میآورند میگویند برجام را خدا آورد. برای توجیه خطاهایشان خدا را مقصر جلوه میدهند.
آقا فرموده ت=اند کسی حق ندارد به اینها خائن بگوید. ما هم نمیگوئیم. البته آقا نفرمود اینها خائن نیستند.